لغت نامه دهخدا نوشته :
فداکار [ ف ِ / ف َ ] (ص مرکب )
آنکه خود را یا مال خویش را فدا کند. باگذشت
آدمهای فداکار
قوی هستن و با گذشت
مسیر رو برات هموار میکنن
به تو کمک میکنن و خودشون میمونن
چشم به راه هستن که به سلامت بری
بدون اینکه امید به برگشتت داشته باشن
هر بار شکست بخوری ؛ اونها شکست خوردن
هر بار که موفق بشی ؛ اونها موفق میشن
اونها تو هستن در جایی که خودشون نیستن