اگر که یک کسی شد در به در که
شکستی بَر کسی آید اگر که
از دستِ آن خودیها است بدانیم
خودی را از خودی یاران ضرر که
نسازد قطع هیچ شاخه ی درختی
بی از دسته بدانیم هیج تبر که
ازیرا نه کسی داند خودی را
هست درختِ آن خِرَد چون بی ثمر که
گو عیسی کوهکی مسرور دلی شد
شد تحقیق بهرِ هر کار و خبر که
م.عیسی عبدالصمد کوهکی