دامن آلوده و بار گناه آوردهام / گر چه آهی در بساطم نیست آه آوردهام / هر که بودم هر که هستم با کسی مربوط نیست / بر امام مهربان خود پناه آوردهام / هر که آرد تحفهای در محضر مولای خود / من دو دست خالی و کوه گناه آوردهام / در کرم شه را گدا باید گدا را نیز شاه
من گدا دست گدایی سوی شاه آوردهام / بر کبوترهای صحنت هدیه ناقابلی است / گندم اشکی که در این بارگاه آوردهام / نالهام در سینه، اشگم در بصر، سوزم به دل / نامهای چون دود آه خود سیاه آوردهام