در یک روز آفتابی، کشاورزی که در مزرعه خود مشغول کار بود، متوجه شد که یک مار بزرگ پینتون در مزرعهاش پیدا شده است. او با دیدن این موجود مهیب در ابتدا نگران شد، اما سرانجام تصمیم گرفت که مار را به آرامی گرفتار کند و به جایی امن ببرد. با کمک چند دستیار، مار پینتون را به صورت محترمانه گرفتار کردند و به طرف جنگلهای دور از مزرعه منتقل کردند. این تجربه برای کشاورز یک درس ارزشمند بود که به او یادآوری کرد که حیوانات هم بخش مهمی از زندگی هستند و باید با احترام به آنها رفتار کرد.