your browser not support this video

پاییز بود برای گردش در جنگل پاییزی بعد از ظهر تنها به جنگل رفته بودم بعد از یک گردش باحال موقع برگشت موتور خراب شد . و من هم هیچ ابزاری نداشتم . با دست خالی کمی باهاش ور رفتم اما بازم روشن نمیشد . تقریبا ساعت چهار و نیم بعد از ظهر بود و تا ساعت پنج که آفتاب غروب میکرد وقت داشتم یک فکری بکنم . خدا خدا میکردم تا درست شود وگرنه نمیدونستم شب توی جنگل چکار باید میکردم ؟