در حالی که دایانا در حال استراحت بود ، او از طریق رما تماس تلفنی گرفت. روما گفت که می خواهد بیاید. دایانا شروع کرد که دایانا در انتظار یک دوست است ، لباس می پوشاند و آرایش را برای بازدید آماده می کند: او خانه را تمیز کرد ، لباس پوشید و حتی آرایش خود را انجام داد! با این حال ، وقتی دایانا آماده می شود ، رما دوباره به او زنگ می زند و می گوید او نظر خود را تغییر داد ...