دکلمه هوشنگ ابتهاج - امروز نه آغاز و نه انجام جهان است - ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است -
گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری -
دانی که رسیدن هنر گام زمان است -
تو رهرو دیرینه ی سرمنزل عشقی -
بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است -
آبی که برآسود زمینش بخورد زود -
دریا شود آن رود که پیوسته روان است