پلیس: باید با ما به اداره پلیس بیاید
باریش: من اونا پیدا می کنم و می فهمم که چه اتفاقی افتاده
جنک: اگه دقت کنی دختر خودت به خودتم زنگ نزده ، انسان توی زندگیش همش چیزهایی که انتخاب می کنه رو زندگی می کنه ، باریش هم دیگ هرچی رو انتخاب کنه زندگی می کنه
گورکان: داملا رو از جایی که پنهان کردی خارج کن
سومرو: داملا داخل عمارت چلن ها گم شد
آزرا: تو آدم نمیشی سومرو
آردا: بخاطر دعوای بین خودتون ما رو قربانی نکنید ، بخاطر داملا
گورکان: اینا اینجا چیکار دارن؟
ارسوی: انگار این خونس