روزهای زندگی طوری با سرعت دارن میگذرن که انگاری افتادن روی دور تند.
صبح بیدار نشده و دست و رو نشسته، باید بشینی سر سفره ناهار. یعنی حتی وقت پیدا نمیکنیم بپرسیم: «امروز ناهار چی داریم؟»
یادم میاد زیر خط آخر هر درس کتاب فارسی دوره مدرسه، نوشته بود: «با اندکی تخلیص وتصرف». انگار از همون روزها داشتن بهمون گوشزد میکردن که در آینده باید خلاصه و کمجا و سریع زندگی کنیم.