تو سال های مربوط به سن رشدم حیوون زیاد داشتم. تقریبا می شه گفت هر حیوونی رو که قابلیت نگهداری توی خونه رو داشته باشه داشتم. منتها کویین با همه ی اونها فرق می کرد. دو سال پیشم بود و هر وقت از محل کار به خونه برمی گشتم، قبل از رسیدنم به در خونه صداشو می شنیدم. کلی انگیزه بود و خیلی با هم جور بودیم تا اینکه بنا به اتفاقاتی، دیگه امکانش نبود که ازش نگهداری کنم. با همه ی حیوون هایی که تا اونروز داشتم، فرق می کرد.