قسمت 7 بازی خدای جنگ 4
ادامه داستان: آنها برای رفتن به یوتونهایم به چشم میمیر احتیاج داشتند، چشمی که یورمونگاند به طور تصادفی آن را خورده بود. بنابراین آنها بازمیگردند تا آن را به دست آورند. در همین هنگام بالدر در مسیر آنها کمین کرده بود و با ضربهای به کریتوس، آترئوس را ربود و با اژدهای خود فرار کرد. کریتوس بلافاصله او را دنبال کرد و روی اژدها پرید، جایی که این دو مبارزهی نفسگیر دیگری را با یکدیگر انجام دادند. درگیری آنها در نهایت به دروازهای کشیده شد که همه را به هلهایم فرستاد. در این مکان کریتوس و آترئوس توهمات بالدر را دیدند که او در حال صحبت کردن با مادرش بود. مادر او در واقع همان فریا بود و بالدر به خاطر طلسمی که مادرش روی او گذاشته و او را تبدیل به یک رویینتن کرده بود خشمگین بود چرا که او هیچ چیزی را در زندگیاش نمیتوانست حس کند.