امشب به بره من است آن مایه ی ناز
یا رب تو کلید صبح در چاه انداز
ای روشنی صبح به مشرق برگرد
ای ظلمت شب با من بیچاره بساز
ای روشنی صبح به مشرق برگرد
ای ظلمت شب با من بیچاره بساز
امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام
حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام
امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام
حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام
♫♪♫
خواب است و بیدارش کنین
مست است و هوشیارش کنین
خواب است و بیدارش کنین
مست است و هوشیارش کنین
بگید فلانی اومده اون یار جونی اومده
اومده حالتو احوالتو بپرسه
حبیبم حالتو احوالتو بپرسه
اومده روی تو سیه موی تو سپید روی تو ببینه
امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام
حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام
امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام
حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام
کی باشد و کی باشد و کی باشد و کی
می، باشد و می، باشد و وی، باشد و وی
او گه لب می، بوسد و گه من لب وی
او مست و ز می، گردد و من مست و ز وی