جین:بنظرم پرونده ای در کار نیست
جونگ کوک:مگه میشه
من:پرا نشه زیاد پیش اومده پرونده های الکی برامون بفرستن
جونگ کوک:عا راست میگی
شوگا:یکم به حرفتون فکر کنید بعد بگید
من:خودت که اصلا حرف نمیزنی
همه به شوگا خندیدن
شوگا پوکر نگام کرد و گفت:شما هم مخمون رو خوردی از بس حرف میزنی
من:حداقل من حرف رو میزنم حرفمم لاقلانه ست به این ۷ تا خل و چل بگو
دنیل:با من ۷ تا
من:۸ تا البته شوگا هم عضو شما خنگا
دنیل:راست میگه خو
شوگا:ما خنگیم
من:نیستید
جین:واای یاع یاع یاع زوج های کل کل کن
جیمین:سما تو یه خونه زندگی کنین خدانکرده فردا جنازه یکیتون رو پس میگیریم
من:چرا
جیهوپ:از بس سر و کل هم میزارید هردوتون کرمکی هستین اخر یکی یکی رو میکشه
دنیل:اوه ساعت ۹ شبه بسه دیگه بریم این پرونده هم بسته شد
همه به خونه هاشون رفتن منم پیاده اومده بودم و بارون گرفته بود
شوگا هنوز نرفته بود و اومد سمتم و گفت:بیا باهم بریم
من:نه خودت برو من مزاحمت نمیشم
شوگا:عزیزم هردومون راهمون یکیه منم که ماشین باهام نیست پیاده اومدم
من:او باشه بریم
دستشو گرفت تو دستم خجالت کشیدم اما خودم چسبیدم بهش تعجب کرد و گفت:نیوفتی
من:چرا بیوفتم تو هستی
هردومون خندیدیم و شوگا گفت:واقعا دوسم داری
من:امم اوهوم
شوگا:میدونی نقطه ضعفم چیه
من:پوکر بودنت
خندید و گفت:نه
من:پس چیه
شوگا:تو
من:چی من تو چی ها چیشده اینجا کجاست چی میگی
شوگا:چته بابا،میگم نقطه ضعفم تویی
من صورتمو بانمک کردم و گفتم:چرا من
شوگا اومد نزدیک و دماغمو بوسید و گفت:میخوای بگی خودت نمیدونی
من:مَحاله ازت
شوگا:چی محاله ازم
من:این همه صمیمیت و عشق
شوگا:دیگه وقتی پای عشق در میون باشه همه چی فرق میکنه
من خندیدم و گفتم:میری خونت
شوگا:اره برقا هم رفته نمیدونم چیکار کنم
من:تو که تا اینج