شعرخوانی دکتر غلامرضا کافی در وصف سردار دلها شهید حاج قاسم سلیمانی در مراسم اختتامیه دومین کنگره بین المللی شعر "خاتم سلیمانی" در حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام / 1399/10/14.نامت بلند باد که هستیم سر بلندنامی که نیست جز همه با کَرّ و فَرّ بلند از نام توست رایحهگردان نسیمِ مَجداین عطرِ خوش که هست به هر بام و در بلند دستت اگر به صندلیِ جاه نارسا،گامت ولی به هِیمنهگاهِ خطر بلند سالی گذشت، بیتو جهان رویِ خوش ندید هیهایِ مرگ بود به هر بوم و بَر بلندسالی گذشت و باز جهان در خَم ِ بلاست یعنی نکرده از غم داغت، کمر بلند طوفان دَمید بر تنِ خاک، آن سِتُرگداغآشوب شد ز خاوَر و از باختَر بلند هان هان! که در نشست به چشمِ تمامِ خَلق دودی که شد ز مشهدِ آن نخلِ تَر بلند تُو خالیَ است طبلِ ستم، عجزِ بارز است: آن جا که هست نعرۀ توپ و تَشَر بلند سبزیم و جاودانه، اگر چند بشکنیم نه گفتهایم ما به تَبارِ تَبَر بلند ای رود رود، جاریِ اشکت به نیمه شب ای های های، گریۀ تو هر سَحر بلندچشمِ عقاب با همۀ اوج، سر به زیرطبعِ پلنگ با همه زیر و زَبَر بلندافسانه شد شکوهِ سلحشوریِ عربای پارسایِ پارسیِ قومِ سر بلند فتحالفتوح کردهای از شام تا عراقنامت مباد جز همه با کَرّ و فَرّ بلند«نَفسِ زَکیّه» در خبرِ مُعتبَر توییعطر ظهور هست هم اَز آن خبر بلنددیگر شد از تو رسمِ سلیمانیِ شُکوه بَستی به گردباد، رکابِ ظَفَر بلندقَد میکشد به ذوقِ تو اَندامِ واژهها زان رو شد این چَکامِهغزل مختصر بلند نه نه که شعر نیست چُنین پاره ی لَهیب شَرشورِ نالهای است که شد از جگر بلند مُشکوی توست رشکِ سلیمان، به باغِ خُلد طاقِ سَرا مُشَعشَع و درگاهِ دَر بلند! .دومین کنگره بین المللی شعر خاتم سلیمانی با رویکرد