تهیونگ:فقط یکی میتونه اینجا بمونه اونم منم
من: تهیونگ...
تهیونگ:میشه وی صدام کنی؟
من:باشه، میشه بری وسایلامو از مدرسه بیاری؟آخه وقتی زنگ خونه خورد من رفتم تو خیاط مدرسه تا آب بخورم بریم وسیلهامو بردارم که...
تهیونگ:باشه باشه الان میرم میارم
تهیونگ رفت و کمی بعد صدای در شنیدم
من:وی،وسایلامو آوردی؟
سوهو(همونی که دستتو اینجوری کرد) :دیگه نمیتونی از دست من فرار کنی
و تو رو برد بیرون از بیمارستان و...