your browser not support this video

زن مصطفی زنگ می‌زند و می‌خواهد برود خرید و مصطفی قبول می‌کند که از کارت خود مصطفی استفاده کند بعد که قطع میکنه میگه اصلا تو اون کارت پول نیست میره خیط میشه برمیگرده ناگهان دوست مصطفی زنگ می‌زند و میگه 11 میلیون پولی که بهم قرض دادی ریختم تو کارتت و... ند و می‌گوید که از کارت