داستان در مورد دختری است که با پسر امپراطور آشنا میشود و پس از ماجراهایی به عنوان ملکه برگزیده میشود اما ملکه مادرکه مادر بزرگ پسر امپراطور است ناراضی است
و قصد دارد یکی از اقوام خودش رابه عنوان نلکه برگزیند و به بانوی اعظم دستور میدهد او را با دارویی بکشد
بانوی اعظم دوست مادر ملکه جدید بود بنا براین دارویی به او داد که نمیرد
اما ملکه جدید به کلی فراموشی میگیردو ملکه مادر یکی از اقوام خود را به عنوان ملکه بر میگزیند
اما پسر امپراطور به او علاقه ای ندارد و با نوی اعظم او را به سرزمین دیگر میبرد و به او طبابت یاد میدهد
و همه فکر میکنند که او مرده
پس از ماجراهایی بانوی اعظم به سرزمین امپراطوری برمیگردد
و دختر خوانده اش همان ملکه قبلی به عنوان پزشک امپراطور انتخاب میشوداما او امپراطور را نمیشناسد
دریکی ازشب هاکه به طور مخفیانه و در حال خواب امپراطور را مداوا میکرد
ناگهان بیدار میشود ......
ادامه آن را تماشا یا دانلود کنید