از چشاش به خاطر ما چشم پوشید تو جوونی به پیری رسید
روی آرزوهاش خط کشید
جا گذاشت توی آیینه زیباییشو
ریخت تو گوش ما داراییشو صدای گرم لالاییشو
من هم سن چین و چروک دستای توام
من باعث راه نرفتن پاهای توام
من دیروز سیاهی موهاتم تنها دلیل عشق فردای توام
من هم سن چین و چروک دستای توام
من باعث راه نرفتن پاهای توام