خلاصه داستان:
پس از اینکه لی چو یائو برادر کوچکش چو چن را در یک تصادف از دست می دهد، لی لو شو، یتیم که آن سوی خیابان زندگی می کند با مهربانی جای چو چن را در خانواده لی می گیرد. سال ها می گذرد و لو شو نسبت به 'ناخواهری بزرگترش' (لی چو یائو) علاقمند میشود، اما وقتی میفهمد او به هان زی مو علاقمند است به او ابراز علاقه نمیکند و آنها با هم نامزد میکنند.
متاسفانه، هان زی مو پول زیادی از یک نزولخوار قرض میکند و چو یائو را با کلی بدهی تنها میگذارد. لو شو در حالی که سعی می کند از او محافظت کند به شدت مجروح می شود و چو یائو در نهایت متوجه می شود که واقعاً چه کسی را دوست دارد. آنها قول می دهند که بقیه عمر خود را با هم بگذرانند، اما به زودی بخاطر واقعیتی مجبور به جدایی میشوند و...