your browser not support this video

عشـق قصــه‌ای بـود که مادربــزرگ شـب‌هـای زمستـــان برایـــم می‌بافــت یکـی از رو، دو تا از زیر بالاپوشـی که هیـچ‌گاه گرمــم نکـــرد