your browser not support this video

این یک واقعیت غیر قابل انکاراست که افرادی که دارای لهجه هستند ممکن است در موقعیت های اجتماعی مانند محیط کار محیط دانشگاه ودیگر محیط های گوناگون اجتماعی مورد تمسخر و تقلید لهجه افراد ناآگاه واقع شوند . همانطور که خودمان بارها و بارها اطرافمان با این موارد روبرو شده ایم. اگر از دید زبانی و اجتماعی به این مسئله نگاه کنیم، لهجه تنها نوعی از حرف زدن است که از محل زندگی، سطح اجتماعی، تحصیلات، نژاد و زبان اول ما تاثیر می‌پذیرد. به‌خودی‌خود، لهجه غیر از ایجاد کمی دشواری در فهم مکالمات، هیچ تاثیر دیگری نداشته و حداقل در تئوری، نباید تاثیر خاصی داشته باشد. مهم‌ترین علت لهجه‌دار بودن یا نبودن یک فرد در بزرگسالی، نوع صحبت کردن اعضای خانواده در کودکی با او است؛ خیلی از عزیزان آذری‌زبان باآنکه تمام اعضای خانواده ترکی بلد هستند اما در منزل فارسی صحبت می‌کنند تا فرزندانشان زبان فارسی را یاد بگیرند. من خانواده‌ای را می‌شناسم که پدر و مادر از زمان کودکی فرزندشان گاهی کلمات را به‌صورت انگلیسی بیان می‌کردند تا کودک بتواند به‌خوبی با زبان انگلیسی صحبت کند؛ بنابراین لهجه، برگرفته از شنیده‌های ما از زمان کودکی است. لهجه در بعضی مباحث مثل ازدواج، استخدام و دوست‌یابی کاملاً نقش دارد؛ مثلاً یکی از معیارهای ازدواج برای هر دو طرف داشتن یا نداشتن لهجه طرف مقابل است. در آغاز همه ما سعی می‌کنیم اصوات مختلف را شناسایی کنیم و از والدین خود تقلید کنیم. اما بعد مغز مشغول آموختن سایر چیزها می‌شود و تصور می‌کند که همه صداهایی را که برای ارتباط برقرار کردن با مردم لازمند، فراگرفته است. به عبارتی ما یک کتابخانه از صداها برای خود می‌سازیم که با آن می‌توانیم با دیگرات به صورت وران ارتباط برقرار کنیم. ما در گوینده