your browser not support this video

زمانیکه امپراطوری درگیر جنگ است پدر مولان که یکی از نام آوران است میخواهد به سپاه امپراطوری بپیوندد اما بدلیل بیماری قادر نیست شرافت خانوادگی خود را حفظ کند مولان زره برتن کرده شمشیر بدست گرفته در این راه شجاعت و عشق درهم آمیخته میشوند و افسانه می آفریندند