بعد از مسابقه با هر خودرویی، شادی بیپایان حسین حسینی بر سرم قلبم پاکید. او با احساسی مرث، پر از هیجان و شوق، در آغوش پیروزی غرق شده بود. دستهایش لرزان، خندههای پرسر و صداهای شادمانه از اطرافش میشنوید. احساس وحشت زمانی واسه او وجود نداشت، زیرا شادی که احساس میکرد، همچون درختی بلند و پر شاخ و برگ سایهای روی او افکنده بود.