بگو کجایی؟ کوشی؟ معلومه من
بیست و چهاری گوشی پهلومه
اندر خم یه تک زنگت
نمیدونی چه بغضی تو این گلومه
تا خوبیو توی ما دیدن
هرچی صفحه بود پشت ما چیدن
نمیدونی چقدر دلم تنگته اصلاً یه وضعی انگار پاچیدم
وا بده یا بمون یا برو بزار تموم شه این رابطه
مگه بچه شدی تو ؟ چند سالته
همش جرو بحث و بچه بازی کارِته
دلم هنوز بی تابته
هنوزم نگران اون حالته
دلم تنگه واسه غر زدنات، هول زدنات
تو چشام زل زدنات
نصف شب تو خیابون دور زدنا
واسه بوی عطرت، موی لختت، حتی واسه عصبی شدنا اون وقتا که نمی رسید خون به مغزت
اخیراً حتی جواب تلفناتم همه با تاخیرن
آره اخیراً شاید من خیلی سختگیرم