خلاصه داستان : در جنگ جهانی دوم خانوادهی سیتا و خواهر سه سالهاش ستسوکو در کوبه ساکن هستند. پدرشان افسر نیروی دریایی است و مادرشان ناراحتی قلبی دارد. در یکی از بمبارانها، مادر پیش از بچهها به پناهگاه میرسد اما طی بمباران پناهگاه، مادر بشدت میسوزد و از دنیا میرود. حالا، نگهداری ستسوکو به عهدهی سیتا است. آنها نزد یکی از اقوام دور خود میروند، ولی زن صاحبخانه، پس از مدتی با سنگدلی با آنها رفتار میکند و بچهها تصمیم میگیرند که…