your browser not support this video

جین:ت..و...چی گفتی کژین؟؟؟؟ شوگا:فاتحه کژین از شدت عصبانیت داد زد کژین:لعنتیا شماها با پدر و مادر من چیکار کردینننن هاننننننننننننننننننننن؟؟؟حرف بزنیدددددد کوک:باشه باشه اروم باش من توضیح میدم خب؟ اشک کژین سر خورد روی گونه هاش جیمین:با من بیا کژین:من با تو روانی هیجا نمیام بفهم جیمین داد زد جیمین:تو هم کمن از من نیستی زود باش بیا جیهوپ:اهههه بسه دیگههه همش جنگ داد بسه دیگههه جیمین بدون توجه دست کژینو گرفت و بردش بالای عمارت نامجون:این سگ گوه اضافه نخوره تهیونگ:نه....ینی امیدوارم جیمین کژینو به داخل اتاق هل داد کژین:ایی دستم نمیتونی اروم تر باشی؟ جیمین: نه کژین:زود باش حرف بزن اینجا چه قبرستونیه شما ها دارین چه گوه میخورین جیمین:من دورگه خوناشام و اولین پسر ناتنی جنم جن هم اولین خلقت شیطانه مادر من فرشته سفیده که خیلی وقته فوت شده تهیونگ و اون دختری که چند دقیقه پیش دیدی خواهر و برادرای ناتنی منن چرا ناتنی و دورگه فرشته ها به سه دسته تقسیم میشن سفید سیاه نارنجی اما شیطان ما همشون متفاوته اون مخلوتی از این رنگاست شیطان قبل اینکه از درگاه خداوند رانده شد اولین موجودشو خلق کرد اون موجود جن بود و سال بعدش مادرم متولد شد ۲۳ سال گذشت که پدرم ینی جن عاشق مادرم ینی فرشته سفید میشه مادرم هم عاشقش بود شاید برات عجیب باشه اما این اتفاق افتاد بعد دوسال جیسو و تهیونگ متولد شدن تهیونگ دورگه جن و فرشته نارنجی بود اما جیسو ی جن بود پدر و مادر من زندگی سختی رو داشتن چون پدرم جن بود و مادرم فرشته و ارتباط اونا و دیدنشون خیلی سخت بود تااینکه مادرم ی شب به دست ی خوناشام مورد تجاوز قرار میگیره و اره من به وجود میام مادرم با درد از عمارت اون خوناشام میاد بیرون اون به زور تونست خودشو به