راز انتخابات و تغییر رئیس جمهوری در ایران رازی است که به این زودی ها برملا نمی شود چرا ، چون وارثین نئولیبرال ها عمدتا تندروهای چپ دیروز یا همان نیروهای خودسر اول انقلاب هستند و یا غیر انقلابیون مسئله دار شامل اصلاحاتی ها، موسوی خوئینی ها، کارگزارانی ها، همه اینها میراث آقایان رفسنجانی و خاتمی اند که برای حذف انقلاب و تشکیل دولتی لیبرالی به سبک اروپائی، قوه اجرائی کشور را در جهت مخالف اهداف انقلاب بر کشور مسلط کردند آقای روحانی آنها را باور کرد و سنگ بنای دولت لیبرالی را گذاشت ولو تحت لوای راه امام و انقلاب حالا آقای روحانی اگر به ولی نعمتان خودش متهم نشود این راز را حفظ خواهد کرد.
در تاریخ انقلاب اسلامی ایران روسای جمهوران زیادی آمدند و رفتند بعضی از آنها توانستند وظیفه انقلابی مردمی خود را با اقتدار و احترام به اتمام برسانند، بعضی ها هم یا شهید شدند یا قهرمان شدند یا فراری و خائن شدند رئیس جمهورانی هم بودند که یا بی آبرو شدند و مُردند و یا اینکه مُردند و آبرویشان هم رفت.
الان سی سال است تفکر فاسد این افراد قدرتمند به مانع اصلی تفکر انقلابی و روحیه جهادی تبدیل شده و امروز این تیم بدترین گونه های مدیریتی را اجرائی می کند از بازار بی در و پیکر ارز و گرانی های وحشتناک و تورم های فلج کننده که هر روز بیشتر می شود.
در درون شخصیت آقای روحانی یک دیکتاتور پنهان است و این دیکتاتوری با وجود ایشان عجین شده است هر چند حسن روحانی می گوید با دیکتاتوری مخالف است ولی وقتی ایشان به نیمی از ملت ایران که به تفکر ایشان رای نداده اند توهین می کند و آنها را کاسبان تحریم و ترسو و بی سواد و بزدل می خواند یک دیکتاتور است و وقتی از آنها عذر خواهی می کند یک دیکتاتور ذلیل شده است.