متن آهنگ مهراج به نام آرزو
سر به ديوار زدم
دل ديوار شكست
اين همه دربه درى
اين همه غصه بس است ...
دل پراز داغ شده
طاقتم طاق شده
اين همه غصه بس است...
دل تو سر به هوا
دل من خاك به سر
هنوز از من دورى
هنوز از راه به در
با دلِ ساده نجنگ
نرود ميخ به سنگ
من و اين حال خرابم
تو و اين خنده ى بى خود
يكى عاشق يكى مغرور
قصه از غصه شروع شد
مى رم از هرجا كه باشى
از تمام اي حوالى
بعدِ اين تو قاب قصه
جاى من پيش تو خالى
بى جهت
اين دل تنها به تو خوش بود
بى سبب
از تب عشقت شده نابود
اين شبا
دم به دم از عاشقى مى ترسم...واى
آرزو
مى كنم از ديده بيافتى
بسمه
هر چه كه بد كردى و گفتى
اين دلم
با تو بياد آخه براى چى