داستان راجع به تیم تمپلتون است که سنش زیاد شده و برادرش بچه رئیس هم همینطور. تیم دو دختر دارد و دختر کوچک همه چیز را برای تیم و بچه رئیس آشکار می سازد و شرکت بچه را به یاد آن ها می آورد. یک نابغه ی شرور دارد بچه ها را بی ادب می کند پس تیم و بچه رئیس به مدت چهل و هشت ساعت دوباره کوچک می شوند.