رجب بوشی یک تاجر ساکن شهر حلب است که با شروع جنگ کارخانه اش را از دست می دهد اما چون مسئولیت اداره یک آسایشگاه را بر عهده دارد مجبور می شود بماند تا ساکن آرایشگاه بوشی در امان باشند . او خانواده اش را هم با خود می آورد و در مجاورت آسایشگاه مستقر می کند . یک روز بعد از آزادی حلب تروریست ها خانه ابو رجب را با موشک هدف قرار می دهند و خانواده او به شهادت می رسند تا عملا قربانی معلولان و سالمندان آسایشگاه شده باشند .