دو عامل استبداد و فقر بنيان انحراف ساختاري عدالت اند كه ما را از عدالت دور نمودهاند. در اين گفتار به انحراف ساختاري عدالت ميپردازم كه ريشههايش در دل تاريخ است.
چگونه نهضت مشروطه، و مطالبه عدالتخانه به استقرار استبداد رضاشاهی منجر شد.
نتیجه اصلاحات ارضی به توسعه فقر روستاییان و ابستگی کشاورزی ایران انجامید.
نتیجه سهیم کردن کارگران در سود کارخانجات منجر به فقر گسترده کارگران گردید بهنحوی که حد اقل دستمزد که گفته میشود امسال با دست و دلبازی تعیین شده، به دلار آزاد حدود ماهیانه 300 دلار است یعنی روزی 10 دلار.
عدالتهای توزیعی بیشتر پوششی برای ناکارآمدیهای ساختاری است. آن هم در زمانی که اندازههای فساد چند هزار میلیاردی شدهاست.
مفهوم تورم که جریان پول از جیب فقیران به جیب اغنیاست را کنار گذاشتند و در برابر آن سازوکار مبارزه با گرانفروشی که چیزی جز انحراف در اذهان عمومی نیست را جایگزین کردند...