your browser not support this video

اين قطعه مربوط به مراسم مناجات شب بیست‌و‌هشتم ماه شعبان در سال ۱۴۰۰ مى‌باشد كه در هیأت رایة‌العباس (عليه‌السّلام) اجرا شده است. براى دسترسى به آثار حاج محمود کریمی، می‌توانید به پايگاه اطلاع‌رسانی فطرس مراجعه نمایید. متن شعر: یا ربّ تو نظر مکن به نالایقی‌اش سرمایه‌ی بنده چیست؟ جز عاشقی‌اش آمرزش شعبانیه را می‌خواهم بگذر ز گناه من در این مابقی‌اش هرچند به معصیت مکافات شدم با این‌همه مرحمت، خدا مات شدم هرکس شده دلبسته‌ی جایی؛ من هم دل بسته‌ی مجلس مناجات شدم تا عرش تو می‌شود به آسانی رفت گر با مدد شاه خراسانی رفت قبل رمضان پاک کنیدم؛ باید با جامه‌ی پاکیزه به مهمانی رفت! در سینه‌ام اشتیاق سلطان باشد روشن همه شب، چراغ سلطان باشد العفو بگوییم؛ کجا بهتر از یک گوشه‌ای از رواق سلطان باشد! دل‌خسته ز دنیا و هیاهوهایش پرواز کنم مگر به آنسوهایش من آمده‌ام، رضا شود ضامن من انگار منم یکی از آهوهایش! ای وای به دل، غم زیادش آمد در حجره‌ی دربسته چه یادش آمد؟ می‌دید که مادرش زمین افتاده ناگاه در این میان، جوادش آمد وقتی پدری، اشک روانش باشد خوب است اگر وصله‌ی جانش باشد گویند که وقت جان‌سپردن، باید پیش پدری پیر، جوانش باشد در کرب‌و‌بلا پدر، چه تنهایی شد بالای سر پسر چه بلوایی شد از دست حسین تا عصایش افتاد دیدند علی چه اربا‌ً اربایی شد هیهات که بشکنی دلی، یاربّ نه! بی عشق حسین ابن علی، یاربّ نه! بین من و معصیت جدایی انداز بین من‌ و کربلا ولی یاربّ نه