your browser not support this video

کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت که تشنه مانده دلم تشنه مانده دلم در هوای زمزمه هایت تهی است دستم اگرنه برای هدیه به عشقت تهی است دستم اگرنه برای هدیه به عشقت چه جای جسم و جوانی که جان من به فدایت ♫♪♫ به قصه ی تو هم امشب درون بستر سینه هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت.. هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز به هیچ بند و فسونی نمی کنند رهایت هزار عاشق دیوانه در من است که هرگز به هیچ بند و فسونی نمی کنند رهایت هوای روی تو دارم نمی‌گذارندم مگر به کوی تو این ابرها ببارندم چه باک اگر به دل بی‌غمان نبردم راه غم شکسته‌دلانم که می‌گسارندم چه باک اگر به دل بی‌غمان نبردم راه غم شکسته‌دلانم که می‌گسارندم