your browser not support this video

متن آهنگ یاس به نام وصیت نامه آدما از هم چه دور میشن سلام سرد هم به زور میگن آدما از مرگ و خون میگن با صد تا حسرت به گور میرن چقدر عُـقده نگه داشتم تو دل پیرم چقدر دویدم و فهمیدم رو ترد میلم وقتی منو دیدی بهم میگی چه غبراق شدی ولی من می دونم از تو چقدر ترکیدم اون آدما که نوکرتن بهت میگن با چند تا کلام چرب زبونی تو دلت میرن کافیه که بلا استفاده بشی اون وقت می بینی که مثل یه تیکه ورق جرت میدن قفلی ، حرف دل و به غریبه گفتی واسه زخم همه مرهمی صلیب سرخی به تو که رسید هولت دادن سریع بیفتی رو تله موشه که پیدا میکنی پنیر مفتی یاد نگرفتم از کسی درس اتحاد فقط یاد دادن که برم جلو با ترس و اضطراب تجربه هام بهم قصه داد تا مثل باد استفاده کنم از این استعداد چه نقشه ها که پشت سرم واسم می چینن منم از اینکه فکرشون کوتاهه ماتم می گیرم واسم مهم نیست من که پای کارم می شینم ولی خیلی غم انگیزه وقتی دارم می بینم گوش کن خب ما سطحی ترین مشکلات رو عمیق می بینیم و عمیق ترین مشکلاتمون رو سطحی می گیریم و حال می کنیم وقتی همدیگه رو زخمی می بینیم و قسطی حال میدیم و آخر همه رو نقدی می گیریم و وقتی می میریم چشما میشه ماتم و خون ترفیع می گیریم و تازه میشیم آدم خوب یادمه خوب من تموم اینا رو دقیقا به چشمم دیدم و کلمه کلمه از رو حقیقت نوشتم اونم اینه که تو فقط داری نقشه هاتو می چینی وقتی میرسی به قدرت و اون بالاها می شینی مراقب رفتارت با آدما باش یه روزی بر میگردی پایین همون آدما رو می بینی حالا خدا باهات حال کرده ولی کنارشم برات یه چاه کنده یعنی که وقتی تو رفتی تو فاز قدرت یهو دیدی شـدی کارمـنـدِ کارمندِت من این بحث رو اینجا مطرح می کنم هر چند میدونم همین هم سرنخ می کنن نشستن با مغز خراب و هر لحظه تو فکر