اینو با موزیک چشمات راوی بخونید(:
بش گفتن اوکی میکنیم تو تمرینتو بکن اومد رو استیج دید صدا نداره صدای موزیک مردم هیچی نمیدونست چجوری باید درستش کنه
دیگه رفتم رو استیجو بکارش ادامه داد گفتم هرچی خدا بخاد
دقیقا دوساعدت قبلا از اومدن مهراد به ساللن کنسرت برای تمرین حمید اونجا بود و به سالن پول داد تا اینکارو کنه که ازش انتقام بگیره
کنسرت که تموم شد فرداش ی سری فیلما تو فضای مجازی پخش شد از داد زدن مهرادجم تو کنسرت
خیلیا مسخرش کردن زود قضاوتش کردن ولی خلاصه وقتی محسن شد مهرادجمو خیلیا شناختنش شد پادشاه قلب خیلیا دلبر خیلیا ارامش خیلیا همون خیلیا ینی فناش
بعد اون کنسرت بش انگیزه دادن و هرچی کلیپی از تمسخر مهرادجم میدیدن از ایدلشون دفاع میکردن
مهراد.و دوستش و اقای جاوید رفتن سالن
ااونجا مهراد گفت:
من ک گفتم صدا ندارم گفتی تو کارتو بکن درصتش میکنم بعد که خواستی بری رو استیج
مدیریت سالن که متوجه همه چی شد کل موضوع رو تعریف کرد
مهراد گفت میخا دوربینای اون روزا چک کنم ببینم کی بود
ک باهم چک کردن فهمید همون مرده حمید بود البته خود حمید نبود چون تو حبس بود و یکی از دوستاش بودو مهراد فهمید که کار اونه
مهراد:پاشود و گفت خجالت بکشید شما با عابروی یه ادم بازی کردید و
گزاستن و اومدن