تصور کن جونک کوک
٪ وایسا ببینم ... گرفتمت
+ عههههههه بد آخ
٪ کارمن خوبی
+ آییییی کوک
٪ جانم بیا بشین
+ کوکی دوست دارم
٪ منم عزیزم کارمن ... کارمن ...کارمن عزیزم بلند شو
کوک :
هر کاری میکردم بلند نمیشد بغلش کردم بردمش بیمارستان
داخل بیمارستان :
٪پرستار
پرستار : چه اتفاقی افتاده
٪ از حال رفت بعدشم دستو پاش یخ کرد
بردنش اتاق ماینه
پرستار : قرصی چیزی مصرف
٪آره
پرستار : حتنا اینو مصرف میکنه
٪ بله
پرستار : یه دارویی توش ریختن که باعث شده بهش معتاد شه و چون خیلی وقته اینو داشته میخورده ممکنه بمیره چون این اصلا خوب نیست
٪ یع..نی چ..ی
پرستار : ما کاری از دسمون بر نمیاد بقیش دسته خودشه فعلا باید بره کما
سه روز بعد
داخل بیمارستان :
٪نه امکان نداره
پرستار : آقای جئون آروم باشین لطفا
٪ کارمنننن چرا چرا چرا تنهام گذاشتی نههههه
اعضا : جونگ کوک آروم
جونگ کوک از بچه هارو پس زد رفت کنار تختی که کارمن خوابیده بود
٪ کارمن خاطره هایی که داشتیم چی چرا داری میری من بدون تو میمیرم هق ترو خدا
۱ هفته بعد
۱ هفته از مرگش گذشته بود ولی من مطمعن بودم که زنده بود داشت وقتی برای آخرین بار رفتم پیشش نفس میکشید دستش تکون میخورد نمرده میدونم یکی داره یه کاری میکنه
جیمین :
جیمین با اعضا : دلم برای کارمن تنگ شد
جی هوپ : منم جونگ کوک یه چیزایی میگه هر از گاهی که از در اتاق رد میشم راسم میگه آخه
آر ام : آره داشت نفس میکشید بعد میگن مرده امید وارم حرفاش درست باشه و باز ببینیمش چون جونگ کوک ۳ بار تا حالا میخواسته خود کشی کنه
اعضا : آره
شوگا : هعیییییی صداشو گیر زدنش تو گوشامه
کارمن :
+ کای تورو هق ولم کن هق
£ آخه اون عوضی چی داره هاااا بگو تا و