در این انتخابات یک اتفاق خوب افتاد در این چند روز اخیر، ناخواسته هم شاید بوده، کسی شاید طراحی نکرده بوده طبیعتاً؛ و آن این هستش که این انتخابات رقابتی که بین افراد هست زیاد رقابت تند جناحی نیست. چرا این خوب است؟ برای اینکه انتخاباتی که رقابت تند جناحی درش باشد، انتخاباتی است که نوعاً منجر به انتخاب صحیح نمیشود.
مثلاً فرض کنید از یک جناح یک کسی مقبولیت بیشتری پیدا میکند در حالی که شما میدانید اصلح نیست. میگویید جهنم، آقا بهش رأی میدهیم، فعلاً جناح ما نیفتد. آخر این چه طرز رأی دادن است؟ بگذارید ما واقعاً تشخیص بدهیم کدام رئیسجمهورتر هستند، کدام مدیرتر هستند؟! جناحکشی سیاسی، دوقطبیسازیهای کاذب و دروغین مثل دوقطبی اصلاحطلب و اصولگرا که کاملاً دروغین است، اینها موجب میشود شما هیچوقت در از مردم جامعه رأی خوب بیرون نکشید! هر کدام نگاه میکنند محبوبترین فرد بین جناح خودشان کیست معرفی کنند. خب پس شایستهترین چی میشود؟ نه دیگر توی دعوا این حرفها را آدم نمیزند. خب دعوا نگذارید که ببینیم شایستهترین کیست!
دوقطبی اصولگرا و اصلاحطلب بارها من عرض کردم یک دوقطبی کاملاً دروغین است. ما نمیشود یک انتخاباتی داشته باشیم که واقعاً به تشخیص اصلح بپردازیم؟ فضای سیاسی جامعۀ ما را یک کاری کردند، مثلاً توی انتخابات قبلی آقای روحانی که عضو روحانیت مبارز هست، مثلاً اصولگرا به تعبیر غلط، نامزد میشود، آقای خاتمی که جزو روحانیون مبارز هست و مثلاً اصلاحطلب که یا حقیقتاً اصلاحطلب. ایشان میآید برایش تکرار میکند. ببخشید چی شد؟ این چپ اندر قیچی شد که. راست شد چپ شد؟ اینطرف شد آنطرف شد؟
این اصطلاحات را سعی کنید دفن کنید در افکار عمومی. جامعۀ ما جامعهای نیست که انگلیسیهای خبیث بت