خب لطفا قبل از خندن لایک و فالو کنید لطفا ویدیو رو هم باز کنید که ویدیوم بازدید بخوره ممنونم
دیدم داره با گوشی کار میکنه جوری که نفهمه سرمو آوردم بالا و کلمو کردم تو گوشیش دبدم داره با یکی چت میکنه اسم مخاطبی که باهاش چت میکرد مییا بود دختره؟ ( شرح چت تهیونگ )(مییا* تهیونگ)
* سلام ته ته
سلام عشقم خوبی
* مرسی تو خوبی
منم خوبم چرا نصف شبی پیام دادی؟
* خب دلم برای عشقم تنگ شده بود
دیگه نتونستم بقیشو بخونم رومو اوموری کردم و خوابیدم از دید تهیونگ بهتره بگیرم بخوابم دیگه از مییا خداحافظی کردم و ا/ت و کشیدم تو بغلم و خوابیدم از دید ا/ت دوست داشتم بمیرم مپدوست داشتم بزنم تو دهنش خیلی عصبی و ناراحت بودم به زور بغضمو نگه داشتم ولی خب من عاشقش بودم گفتم شاید اونجوری که تو فکر میکنی نیست ولی اون چیزی که من دیدم چیزی جز اینو نشون نمیداد فقط داری خودتو گول میزنی هق خیلی ناراحت بودم با همین فکرا خوابم برد صبح از خواب بیدار شدم هنوز تو بغل تهیونگ بودم از بغلش اومدم بیرون رفتم صبحانه رو حاضر کردم سعی کردم به روش نیارم شاید من اشتباه کردم صبحونه رو حاضر کردم و رفتم بیدارش کردم*** تهیونگ رفت سر کار (تهیونگ رییس ی شرکته قبلشم دکتر بوده) خیلی حالم بد بود از وقتی که رفت فقط گریه میکردم حالم خیلی خراب بود همزمان داشتم ناهار رو هم حاضر میکردم ناهار که حاضر شد رفتم توی اتاقم و اینقدر گریه کردم که خوابم برد از دید تهیونگ خب قراره فردا با مییا برم بیرون الانم بهتره زودتر برم خونه راه افتادم رسیدم خونه رفتم تو گفتم سلام صدای نیومد گفتم ا/ت دیدم غذا حاضره گفتم شاید دستشویی رفتم توی اتاق که لباسمو عوض کنم دیدم ا/ت اونجا خوابید ولی چرا چشماش خیسه زیر چشماش باد کرده چرا گریه کرده چرا روی تخت نخوابید (ا/