خیلی خستم چشامو بستم توو این فکرم
که چه ساده رفت عمرم از دستم
حالا و روزم اینه دردام دل با اینه
پر نفرت و کینه اینه دره توی سینه
کاش می شد سرنوشتو از سر نوشت
دور شد از این زندگی زشت
سرنوشتو از سر نوشت
دور شد از این زندگی زشت
کاش می شد کاش می شد
میزون نمیشه حالم سردرگم و گیجم
چشمامو میبندم توو دلم میخندم
به خودم به همه به هرکی مثل منه
هرکی شب و روزاش پر درد و غمه
کاش میشد سرنوشتو از سر نوشت
دور شد از این زندگی زشت
سرنوشتو از سر نوشت
دور شد از این زندگی زشت
کاش میشد کاش میشد