هییی براب بار دوم
چند روز پیش این پارت رو گذاشتم یه بیشعوری گزارش داد پاک شد
حالا بازم گذاشتم
لطفا بازم مثل قبل دوبار بازنشر کنین تا بازدید بخوره
پارت جدید در خدمتون
به نام خدا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خاکستری ........................................................
پارت پنج از فصل دو ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نویسنده : A .L ..........................................................
امیلی : عمارت مالفوی در بریتانیا . اما شما کی هستین
هرماینی : منظورتون چیه
امیلی : می دونم از اسمیت ها نیستی و زاده پاریسم نیستی . قطعا یک بریتاتیی
هستی
هرماینی : اونوقت از چه لحاظ اینو میگین
امیلی : لحجه و رفتار همین
لطفا بگو چیشده که یه مامور از خونه من سر در اورده من یا خانواده ام کاری
کردیم
هرماینی
یه لحظه خون در رگام جریان نداشت
از کجا فهمیده
خوب معلومه لعنتی
بدجوری گاف دادم
انگار باز همون دختر ضعیف بعد از شکست عشقی مزخرمم
انقدر بی حواسی کردم که همه فهمیدن
هیچوقت اینقدر حواس پرت نبودم
لعنتی لعنتی چیکار کنم
امیلی : اگه می خواین می تونین بیشتر فکر کنین اما اول بگم
لطفا راحت بگین
از ما خطایی سر زده
اگه مشکلی هست حلش می کنیم
هرماینی : من هرماینی گرنجرم
هرماینی جین گرنجر
زاده بریتانیا
تربیت شده مدرسه هاگوارتز بریتانیا
مامور مبارزه با جادو
حالا طبق معمورت
نوه شما جان ریس
مشکوک به ارتباط با جادوگر سیاه پیشین
تام ریدل هست
امیلی : من یه نوه دیگه دارم دراکو لوسیس مال
احتمالا نه حتما میشناسیش
اون پسرم و عروسم اونقدر تو جنگ ولدمورت اسیب دیدن که
من تمام خاندانم