این عبارت به احساس بیرنگی و بیاحساسی اشاره دارد که شخصیتی در آن فراگیر است. شخصیتی که احساس میکند به تنهایی و بیاهمیتی محکوم شده و از زندگی لذتی نمیبرد. احساس ناامیدی و بیتفاوتی در زندگی وجود دارد و هیچ تحرک و هیجانی نبوده، شاید به دنبال یافتن هدف و انگیزه برای زندگی و انجام فعالیتها باشد.