your browser not support this video

پارت ۱ قسمت اول :  ا/ت : هیییی جینهو بیدار شو باهام نمیای؟ جینهو : zzzz ا/ت: اوفف جینهووووووو جینهو : عا چته ساعت ۵ ها ا/ت : میخوام بزنم بیرون جینهو : چیزی زدی میدونی بابابزرگ بفهمه زنده به گورت میکنه؟ ا/ت : خو اگه نمیای نیا بگی بخواب اصن به من چه بی اختیار سرشو رو بالشت گذاشت ا/ت: هی خوابیدی؟ جینهو : zzzz خوابید ولش من رفتم حاضر شدم و رفتم پیش اسبم ا/ت. حاضری دوباره بزنیم بیرون؟ مینی. مهههه ( صدای اسب ) ا/ت. هیسس فرار کردما نمیخوام بابابزرگ  بفهمه سوار شدم و زدم بیرون داشتم تو جاده جنگلی آروم میرفتم ا/ت : این دنیا چقدر بزرگه ولی من هیچی ازش ندارم مینی : مهههه ا/ت : باشه تو رو دارم و جینهو ولی دیگه چیزی ندارم همه چی رو از دست دادم و فقط تو و جینهو موندین    اومم     چه کنیم........چند ساعت بعد........ جلو تر یه چهار راهی خیلی خلوت بود مینی : مههههه ا/ت : آره باید برگردیم و به کلاسام برسم وگرنه بابابزرگ مث خمیر ورزم میده خندیدمپارت ۱ قسمت ۲ : یهو یه ماشین از بغل یه بوق بلند زد مینی رم کرد و انداختم پایین ا/ت : آیییی مگه کوری اسب به این بزرگی رو نمیبینی همین مونده بود یکی با کت شلوار مشکی از اون ماشین اومد پایین خواستم بلند شم پام درد میکرد  ا/ت : آیی پام اون یارو هم فقط نگاه میکرد ا/ت : ببینم فقط میخوای زل بزنی به من؟ حداقل یه کمکی بکن نیشخندی زد و دستمو گرفت بلندم کرد گفت : اسمت چیه ا/ت : اسم منو میخوای چیکار اه اسبم فرار کرد چجوری پیداش کنم یارو : بیا من میرسونمت ا/ت: نه اصلا فکرشم نکن یارو : سب کن ا/ت: ن.نه بلندم کرد ا/ت : هی بزارم پایین گذاشتم رو صندلی جلو تو ماشینش ا/ت خودم بر میگردم نیازی نیس دستشو گذاشت رو در ماشین : چطوری؟ اسبت فرار کرد پاتم ک آسیب دیده بعدم میخوای خور