your browser not support this video

ساعتا ثانیه وار رها توو قافیه ها امید به باقیِ راه واسه گوشِ تو ساقی ناب پیرامونِ حاشیه پُر ، پیام توو قافیه گم آماده راهی عمق یه استعداد ذاتی بمب ولی چی بگم بشه ملکه ذهنی که پر خَش و تَرکه بگم همه چی خوبه؟ کَلکه مرهم زخمِ تو نمکه رنگ میره به تیرگی سکوت عمیقِ اپیدمی بذار نمکو بریزم وَ اِلّا بعدِ این شبا سپیده نی نه چشم رو بستم توو اوج فکر چشم من بازه پشتِ پلک میشینم کنجِ ذهن به انتظار یه معجزه کله به رقم گرم یک صفر عقب گرد همینو نمه میرم تا اون جایی که دستِ خواب یهو یقم کرد ولی دیگه نمیذارم که بازم بگذره چَک میزنم خوابم بپره عجیب اینه هر چقدر که حالم بد تره کارم بهتره اونی که تا طلوع آفتاب بیداره کم میخوابم چون خواب خواب میاره از در و دیوار خونه داستان میباره آشنا ها بیگانه واسه داشته هات میخوانت نگام به اون گوشه دکمه یه لکه خون روشه