your browser not support this video

محکوم به دیوانگی ام میدانی مجنون شده را تو از چه میترسانی کم رخ بنمای وسوسه انگیزترین یک بار بگو پای دلت میمانی یک بار بگو پای دلت میمانی من مست و خراب تو باده ی ناب بر شانه ی من آسوده بخواب من مست و خراب تو باده ی ناب بر شانه ی من آسوده بخواب من مست مست مست مست مست توام جانا بردی ای آن تو اندوه دل ما را من مست مست مست مست مست توام جانا بردی ای آن تو اندوه دل ما را محکوم به دیوانگی ام جانانم با عشق تو میدهی سر و سامانم صد جرعه که از عشقت مرا باکی نیست آن روز که در بند توام دیوانم آن روز که در بند توام دیوانم من مست و خراب تو باده ی ناب بر شانه ی من آسوده بخواب من مست و خراب تو باده ی ناب بر شانه ی من آسوده بخواب من مست مست مست مست مست توام جانا بردی ای وای تو اندوه دل ما را من مست مست مست مست مست توام جانا بردی ای وای تو اندوه دل ما را . محکوم به دیوانگی ام میدانی مجنون شده را تو از چه میترسانی