تو سرباری واسه قلبی که می تپید واست یه روز
یه حرفایی زدی که رو دلم مونده جای زخمش هنوز
یه عالم از حالم حالش بد شد یه آدم چی شد انقده بد شد
یه بارم نشد کنار من باشی نخوای که جای دشمنم باشی
چقد آسون چه بی قانون زدی زیر همه حرفا و قولامون
عادت کردم به نبودنت من دیگه سوزوندمش
پشت این دستامو که عادت
نکنه به داشتنت کاش هیچوقت نداشتمت
که عشقت بخواد بشه عادت مثل یه مرض شده
تو شب و روزام پره همه جا تصویرتو سایه ت