یک مرد در حالی که در راهروی یک کارخانه دارد قدم می زند، یک گنجشک به طور تصادفی در یک ژله منجمد گیر افتاده است. او با دیدن وضعیت گنجشک، از نیاز آن به کمک متوجه می شود و به سرعت به او کمک می کند. با دستکاری در ژله یخی و با استفاده از قلب گرم و دست شانه های خود، او موفق می شود گنجشک را از منجمد شدن نجات دهد و او را به آزادی بازگرداند. این نشان دهنده عشق و حمایت این مرد نسبت به حیوانات و تلاش برای نجات آنهاست.