متن آهنگ عشق پر آشوب بابا خان
من اشتباه دیدم تورا
باور نمیکردم چرا دل خسته باشد
در آن دلت عشقی نباشد
شاید که محبوب منی عشق پر آشوب منی
دیگر نخواهم من پیش تو دیگر نمانم دیگر نمانم
باران بگیرد وقتی ببیند دل بی قرار است
این حال زارم
این دل اسیر است اما که دیر است
از من بخواهی عاشق بمیرم
باران ببارد وقتی ببیند مارا
نباید باهم ببیند سخت است برایم
طاقت ندارم بعد از ی عمری تنها نشینم
شاید تنها که باران باورم کرد
مرا عشق تو از من دور تر کرد
من عمری از چشات افتاده بودم
از آن چشمی که روزی عاشقم کرد