حاج محمود کریمی - روضه (بابا تو برگشتی یا من خوابم؟)
اين قطعه مربوط به مراسم شب سوم اجتماع عظیم عشیره عاشورا در سال ۱۴۰۰ مىباشد كه در پادگان ۰۶ ارتش جمهوری اسلامی ایران اجرا شده است.براى دسترسى به آثار حاج محمود کریمی، میتوانید به پايگاه اطلاعرسانی فطرس مراجعه نمایید. متن شعر:بابا تو برگشتی یا من خوابم؟امشب که شام غصّهها سرشدبعد از گذشتن از چهل منزلویرونهی ماهم منوّر شدپس نوبت ماهم رسید آخرمیخوام توو آغوش سرت باشمدیدم که تو دلتنگ زهراییگفتم شبیه مادرت باشماینجا که میبینی شباش سردهگرمای روزاش مثل آتیشهاون گوشه، اون خاکا رو میبینی؟اون رختخواب دخترت میشهدور و برت رو خوب تماشا کناینجا خرابه بود؛ خونهام شداون لکّههای قرمز رو خاکاون، جانماز عمّه جونم شدتوو این خرابه، کار من هر روزیا بغض و گریه یا بهونت بوداونورتر، اون دیوار که خیسهشبها برا من جای شونت بودشبها با درد پهلو، صبح میشهروزام با سیلی، غروب میشهدستام؛ چشام؛ پاهام؛ سرم؛ گوشامبابایی چیزی نیست؛ خوب میشهتعریف کن از اون چهلمنزلواسم بگو از روزا و شبهاتگفتن که تو پیش خدا بودیپیش خدا زخمی شده لبهات؟اونشب که ما از کربلا رفتیمگفتن سرت یک جای دور بودهگفتن که تو پیش خدا بودیحتماً خدا هم توو تنور بودهچیزی نپرس از کربلا تا شامسخته بگم از اونهمه آزاربابایی! من دیگه سهسالم نیستیک عمر شد، رفتن از اون بازارسخته بگم از قصّهی زخمامواسه تو که دریای احساسیراستی بابایی بین این مردمشخصی به نام زجر میشناسی؟من گم شدم؛ اومد سراغ منموهام شد بیشتر پریشونتگفتم عمو؛ سیلی زد و بعدشبا طعنه گفت: این هم عمو جونتچادر نمازم رو نبردن کهتووی مدینه جاگذاشتم منبابا چرا خیره به گوشامیاصلاً مگه گوشواره داشتم من؟دستامو پنهون میکنم پشتمبازم یه جاهاییش معلومهاین حلقهی قرمز، کبودی نیستتو فکر کن ویدیوهای مرتبط
ویدیوهای جدید