فيك كوك پارت 11

فيك كوك پارت 11 بعد از چند دقيقه كه حسابي بهم اب پاشيديم برگشتم پشت سرم رو نگاه كردم كه ديدمجانگكوك بقيه ام اينجا من نميدونم ايه اومده كه من همه و هر روز بايد اين رو ببينمغرق فكر بودم كه تپش قلبم من رو به خودم اوردكوك متوجه نگاهم رو خودش شد و صورتش رو به طرفم برگردوند كه من فوري پشتم رو كردم بهشدستم رو قلبم گذاشتم و گفتم:جون هر كي دوس داري اينجوري تالاپ تولوپ نكن نگاه كردم به اون دوتا دوست خلم كه داشتن مث بچه ها بهم اب ميپاشيدنيعني خاك تو سر جفتشون اينم كاره شما ها ميكيندبرگشتم به من نگاه كردن و اومدن سمت و گفتنميا-ا/ت بيا بريم سرسره خشو ميگذرهمنم كه ميخواستم اينقدر نزديك كوك نباشم تا قلبم باز بي جنبه بازي درنياره قبول كردماز استخر اومديم بيرون و رفتيم سمت سرسره هابرگشتم تو استخر رو نگاه كردم ببينم هنوز اونجان يا نه كه ديدم اون ها هم از استخر اومدن بيرون و دارم ميان سمت سرسره هانزديكمون شدن و درست پشت سرمون وايسادنبه چه شانس ماهي دارم من بد تر از اين هم ميشه مگهداشتم با خودم حرف ميزدم كه پشت سرم يكي اسممو صدا كردبرگشتم ديدم تهيونگ داره دست تكون ميده و به بقيه ميگه ا/ت و اينا هم اينجانو تازه فهميدم كه بدتر از اين هم ميشهدستم و بلند كردم و مثلا تازه اونارو ديدم گفتم+سلام عه شما هم اينجايينيونگي-پ ن پتهيونگ اومد پيش ميا و گفت ميخوان باهم سوار سرسره بشنمنم نوبتم رو دادم به تهيونگ و رفتم اخر صف و نگو كه جانگكوك هم اخر صف بودمث ادم سلام كردم و سرم رو انداختم پايينواييييي چقدر من با شخصيت برخورد كردم خودم كه كف كرده بودماز اونجايي كه بايد اين سرسره رو دو نفري ميرفتن جين هو رو صدا كردم+جين هو بيا ته صف دوتايي با هم بريمبه جاي جين هو يونگي جواب داديونگي-جين هو با من مياد
ویدیوهای مرتبط