داستان های بهار و روبی | این داستان : ماهی رنگین کمونی
یکی بود، یکی نبود، تو یه جای خیلیییی خیلیییی دور، درست وسط دریا، یه ماهی زندگی میکرد.
ولی میدونید بچهها، اون یه ماهی معمولی نبود، قشنگترین ماهی کلِ اقیانوس بود.
ماهی قشنگ پولکهای رنگارنگ زیادی داشت، از همهی رنگها، آبی، سبز، بنفش، هر رنگی که فکرشو بکنید.
و بین پولکهاش هم، پولکهای نقرهای اکلیلیای داشت که میدرخشیدن و برق میزدن.
ماهیهای دیگه انقدر از ماهی قشنگ خوششون میاومد که اسمش رو ماهیِ رنگینکمون گذاشته بودن، و همیشه صداش میکردن تا با اونا بازی کنه.
هی ماهی رنگین کمون، بیا باهم دیگه بازی کنیم.
ولی ماهی رنگین کمون، آروم و ساکت، با غرور از کنار اونها رد میشد و فقط پولکهای قشنگش رو به نمایش میگذاشت....
تهیه شده در روبی تی وی
Roobi TV
لینک اینستاگرام روبی:
لینک یوتوب روبی:
مترجم: فرشته زرین
قصه گو: باران کریمی
نویسنده: مارک پفیستر
ژانر:
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید ورود/عضویت